محاسبه ظرفیت باربرداری جرثقیل

چگونگی محاسبه ظرفیت باربرداری جرثقیل

محاسبه ظرفیت باربرداری جرثقیل

ظرفیت بار برداری جرثقیل از بزرگ ترین محاسباتی است که در هر پروژه اهمیت خاصی دارد. به عبارتی محاسبه دقیق ظرفیت بار جرثقیل، محیط کار ایمنی را برای پیمانکاران پروژه ها ایجاد می کند.

نحوه محاسبه ظرفیت بار جرثقیل و عواملی تاثیر گذار

چگونگی محاسبه ظرفیت باربرداری جرثقیل

ظرفیت باربرداری جرثقیل چیست؟

ظرفیت باربرداری جرثقیل، مقدار وزنی است که یک جرثقیل می‌تواند با رعایت ایمنی و بدون آسیب به خود و محیط اطراف، بلند کند که این ظرفیت معمولا بر حسب تن یا کیلوگرم بیان می‌شود.

عوامل مختلفی بر ظرفیت باربرداری جرثقیل تأثیر می‌گذارند، از جمله:

  • نوع جرثقیل: جرثقیل‌ها انواع مختلفی دارند، از جمله جرثقیل‌ نیم دروازه ای، جرثقیل سقفی، جرثقیل برقی و… که هر نوع جرثقیل، ظرفیت باربرداری متفاوتی دارد.
  • ارتفاع بلند کردن: هرچه ارتفاع بلند کردن بار بیشتر باشد، ظرفیت باربرداری جرثقیل کمتر می‌شود.
  • فاصله مرکز ثقل بار از نقطه بلند کردن: هرچه فاصله مرکز ثقل بار از نقطه بلند کردن بیشتر باشد، ظرفیت باربرداری جرثقیل کمتر می‌شود.
  • شرایط محیطی: شرایط محیطی مانند باد و بارندگی نیز می‌توانند بر ظرفیت باربرداری جرثقیل تأثیر بگذارند.

لازم به ذکر است که ظرفیت باربرداری جرثقیل، یکی از مهم ترین عواملی است که باید در هنگام استفاده از جرثقیل در نظر گرفته شود و عوامل دیگری مانند ایمنی کارگران، ایمنی محیط اطراف و شرایط بار نیز باید به دقت بررسی شوند.

نکات مهم در محاسبه ظرفیت باربرداری جرثقیل

در چگونگی محاسبه ظرفیت باربرداری جرثقیل، عواملی چون استحکام جرثقیل، ظرفیت قرقره ها تاثیر گذار هستند.

زمانی که شعاع کاری بزرگ باشد، ظرفیت بار بر اساس تعادل محاسبه می شود و هرگاه شعاع کاری جرثقیل کوچک باشد، با توجه به استحکام بوم و اجزای دیگر ظرفیت بار مورد محاسبه قرار می گیرد.

برای محاسبه استحکام جرثقیل علاوه بر ظرفیت اسمی به وزن، نیروی اینرسی و گریز از مرکز جرثقیل و نیروی باد هم باید توجه کرد.

برای محاسبه ظرفیت بار، جدول بار نهایی، نمودار شعاع کار و ارتفاع بار برداری دارای اهمیت ویژه ای هستند که باید مورد توجه قرار گیرند.

جدول بار نهایی که در کابین راننده قرار دارد، مقدار مجاز بار برداری را بر اساس طول بوم، طول جیب، زاویه آفست جیب، شعاع کار و غیره مشخص می کند.

از طریق نمودار شعاع بار و ارتفاع بار برداری، به راحتی می توان رابطه بین شعاع کار و ارتفاع بار برداری را مشخص نمود که این دیاگرام هم در کابین راننده قرار دارد.

در زمان باربرداری، بوم باید به سمت پایین خم شود. این کار باعث افزایش شعاع کار و کاهش ارتقاع بار برداری می گردد. افزایش شعاع کار سبب بیش باری و به هم خوردن تعادل جرثقیل هم خواهد شد، بنابراین حتما باید تعادل برقرار گردد تا این مشکل اتفاق نیافتد.

این نوع پارامتر ها، از موارد مهمی هستن که هنگام طراحی و ساخت جرثقیل سقفی و سایر انواع جرثقیل ها باید به آنها توجه شود.

چگونه ظرفیت بار برداری جرثقیل را محاسبه کنیم؟

در چگونگی محاسبه ظرفیت باربرداری جرثقیل باید به ظرفیت تحمل بار جرثقیل توجه شود. در جرثقیل های متفاوت ظرفیت باربرداری فرق می کند و عوامل مختلفی بر ظرفیت باربرداری جرثقیل تاثیر می گذارد.

استفاده از فرمول های ریاضی کمک می کنند تا بدانیم جرثقیل چه مقدار بار را می تواند بلند کند. از زاویه ای که کابل بالابر، بوم جرثقیل و زمین با هم می سازند و طولی که ایجاد می کنند، می توان مقدار تحمل وزن بال بر را محاسبه نمود.

جرثقیل هایی که دارای نمودار بار هستند، با توجه به شعاع عملکردشان، زاویه و طول بوم شان می توان ظرفیت باربرداری را محاسبه کرد. به همین علت نمودار بار یکی از بهترین راه های محاسبه ظرفیت بار جرثقیل برای بالا بردن بارهای سنگین محسوب می شود.

با استفاده از نمودار بار، ابعاد و وزن بار را هم می شود محاسبه کرد. پیمانکاران قبل از محاسبه ظرفیت بار باید از نوع جرثقیلی که برای باربرداری استفاده می کنند، اطلاعات کافی داشته باشند.

برای محاسبه ظرفیت بار برداری از فرمول زیر باید استفاده کرد:

T= F.d.cosθ

T: نیروی کشش جرثقیل (نیوتن)

F: نیروی وارده در نوک جرثقیل (وزن بار برحسب نیوتن)

d: فاصله مرکز ثقل بار از نقطه بلند کردن (متر)

θ: زاویه بین بوم جرثقیل و سطح زمین (درجه)

اگر زاویه θ برابر با 90 درجه باشد، cosθ برابر با 1 خواهد بود. بنابراین، فرمول محاسبه بار جرثقیل به صورت زیر ساده می‌شود:

T= F.d

مثال 1: در جرثقیلی به وزن 35 تن در فاصله 3 متری می تواند 10 تن بار را بار برداری کند.

مثال 2: اگر وزن بار برابر با 10 تن (9800 نیوتن) و فاصله مرکز ثقل بار از نقطه بلند کردن برابر با 3 متر باشد، نیروی کشش جرثقیل برابر با 29400 نیوتن خواهد بود.

T = 9800 * 3 = 29400

در عمل، برای محاسبه بار جرثقیل، باید ضریب ایمنی نیز در نظر گرفته شود. ضریب ایمنی معمولاً برابر با 1.25 یا 1.5 است. بنابراین، نیروی کشش جرثقیل باید برابر با 1.25 یا 1.5 برابر با وزن بار محاسبه شود.

برای مثال، اگر وزن بار برابر با 10 تن (9800 نیوتن) باشد، نیروی کشش جرثقیل با ضریب ایمنی 1.25 برابر با 12250 نیوتن خواهد بود.

T = 9800 * 1.25 = 12250

بنابراین، برای بلند کردن بار 10 تنی با استفاده از یک جرثقیل، نیروی کشش جرثقیل باید حداقل برابر با 12250 نیوتن باشد.

نکته 1: فاصله بار در همه جرثقیل ها 3 متر محاسبه می گردد.

نکته 2: همیشه بالاترین ظرفیت را با کوتاه ترین بالا بر اندازه گیری می کنند.

قبل از انجام محاسبه بار برداری باید نوع جرثقیل ( ثابت یا متحرک)، نوع لبه مورد استفاده ( مشبک یا غیر مشبک) را بشناسیم. این عوامل در تعیین توانایی دستگاه برای ثابت نگه داشتن وزن و ثابت ماندن آن تاثیر گذار هستند.

چگونه ظرفیت بار برداری جرثقیل را محاسبه کنیم؟

بهترین زاویه باربرداری جرثقیل

بهترین زاویه باربرداری جرثقیل، زاویه‌ای است که در آن، ظرفیت باربرداری جرثقیل به حداکثر خود می‌رسد که این زاویه معمولا بین 30 تا 60 درجه است. در زاویه 30 درجه، نیروی کشش جرثقیل در حداکثر خود قرار دارد و با افزایش زاویه، نیروی کشش جرثقیل کاهش می‌یابد. در زاویه 90 درجه، نیروی کشش جرثقیل به حداقل خود می‌رسد.

علاوه بر ظرفیت باربرداری، عوامل دیگری نیز بر انتخاب زاویه باربرداری تأثیر می‌گذارند، از جمله:

  • فاصله مرکز ثقل بار از نقطه بلند کردن: هرچه فاصله مرکز ثقل بار از نقطه بلند کردن بیشتر باشد، زاویه باربرداری باید کمتر باشد.
  • شرایط محیطی: شرایط محیطی مانند باد و بارندگی نیز می‌توانند بر زاویه باربرداری تأثیر بگذارند.

در هنگام انتخاب زاویه باربرداری، باید همه این عوامل را در نظر گرفت.

نکات انتخاب زاویه باربرداری مناسب

  • برای بلند کردن بارهای سنگین، باید از زاویه باربرداری کمتری استفاده کرد.
  • برای بلند کردن بارهای سبک، می‌توان از زاویه باربرداری بیشتری استفاده کرد.
  • در شرایط محیطی نامساعد، باید از زاویه باربرداری کمتری استفاده کرد.

در هر صورت، همیشه باید از دستورالعمل‌های سازنده جرثقیل پیروی کرد.

شعاع باربرداری چیست؟

شعاع باربرداری، فاصله افقی در سطح زمین از مرکز سوئینگ جرثقیل تا خط عمودی از مرکز بار است. به عبارت دیگر، شعاع باربرداری، اندازه مسافتی است که جرثقیل امکان باربرداری تا شعاع آن را دارد. شعاع باربرداری در تعیین ظرفیت باربرداری جرثقیل نقش مهمی دارد و هرچه شعاع باربرداری بیشتر باشد، ظرفیت باربرداری کمتر خواهد بود. این امر به دلیل افزایش نیروی کشش و خمشی در بوم جرثقیل در هنگام باربرداری در شعاع‌های بیشتر است.

شعاع باربرداری معمولا با واحد متر یا فوت بیان می‌شود. برای مثال، یک جرثقیل با شعاع باربرداری 10 متر می‌تواند بارهایی با وزن حداکثر 10 تن را در فاصله 10 متری از مرکز سوئینگ خود بلند کند.

در هنگام باربرداری با جرثقیل، باید همواره به شعاع باربرداری مجاز جرثقیل توجه داشت زیرا باربرداری در شعاع‌ های بیشتر از حد مجاز می‌تواند منجر به آسیب به جرثقیل و بروز حوادث شود.

عوامل موثر بر شعاع باربرداری جرثقیل

عوامل مختلفی بر شعاع باربرداری جرثقیل تأثیر می‌گذارند، از جمله:

  • طول بوم
  • ظرفیت باربرداری جرثقیل
  • زاویه بوم
  • وزن بار
  • شرایط محیطی (مانند باد)

با افزایش هر یک از این عوامل، شعاع باربرداری کاهش می‌یابد.

باربرداری با دو جرثقیل

باربرداری با دو جرثقیل، یک روش ایمن و کارآمد برای جابه‌جایی بارهای سنگین است. این روش به ویژه در مواردی که وزن بار بیش از ظرفیت یک جرثقیل است، کاربرد دارد. در باربرداری با دو جرثقیل، دو جرثقیل به صورت همزمان عمل می‌کنند تا بار را بلند کنند. برای این کار، ابتدا باید سهم بار هر یک از جرثقیل‌ها محاسبه شود و این محاسبه با توجه به وزن بار، ظرفیت باربرداری هر جرثقیل، شعاع باربرداری، و زاویه بوم جرثقیل‌ها انجام می‌شود.

پس از محاسبه سهم بار هر یک از جرثقیل‌ها، باید سیم بکسل‌ها به صورت مناسب به بار متصل شوند و این اتصال باید به گونه‌ای باشد که بار به طور یکنواخت بین دو جرثقیل توزیع شود. در مرحله بعد، اپراتور دو جرثقیل باید با هماهنگی کامل، بار را بلند کنند. این کار باید به تدریج و با دقت انجام شود تا از بروز حوادث جلوگیری شود. پس از بلند شدن بار، اپراتور دو جرثقیل باید بار را به محل مورد نظر منتقل کنند. این انتقال نیز باید به صورت ایمن و با دقت انجام شود و در نهایت، اپراتور دو جرثقیل باید بار را در محل مورد نظر با دقت قرار دهند.

در اینجا نکاتی برای انجام ایمن باربرداری با دو جرثقیل آورده شده است:

  • قبل از شروع عملیات باربرداری، باید یک طرح باربرداری دقیق تهیه شود. این طرح باید شامل موارد زیر باشد:
    • وزن بار
    • ظرفیت باربرداری هر جرثقیل
    • شعاع باربرداری
    • زاویه بوم جرثقیل‌ها
    • محل قرارگیری جرثقیل‌ها
    • نحوه اتصال سیم بکسل‌ها به بار
    • نحوه بلند کردن و انتقال بار
  • اپراتور دو جرثقیل باید دارای گواهینامه معتبر و تجربه کافی در زمینه باربرداری با جرثقیل باشد.
  • قبل از شروع عملیات باربرداری، باید شرایط محیطی بررسی شود. در صورت وجود باد یا سایر شرایط نامساعد، باید اقدامات لازم برای ایمن‌سازی عملیات انجام شود.
  • در هنگام بلند کردن بار، اپراتور دو جرثقیل باید توجه داشته باشد که بار به طور یکنواخت بین دو جرثقیل توزیع شود.
  • در هنگام انتقال بار، اپراتور دو جرثقیل باید توجه داشته باشد که بار به صورت ایمن و با دقت منتقل شود.
  • در هنگام قرار دادن بار، اپراتور دو جرثقیل باید توجه داشته باشد که بار به طور ایمن در محل مورد نظر قرار گیرد.

با رعایت نکات ایمنی، می‌توان باربرداری با دو جرثقیل را به صورت ایمن و کارآمد انجام داد.

ردیوس جرثقیل چیست؟

ردیوس جرثقیل یا شعاع عملیاتی جرثقیل (Working radius) فاصله افقی در سطح زمین از مرکز سوئینگ جرثقیل تا خط عمودی از مرکز بار می باشد. ماکزیمم شعاع عملیاتی، ماکزیمم شعاع عملیاتیست که جرثقیل در آن قادر به باربرداری باشد. ردیووس جرثقیل یکی از عوامل مهم در تعیین ظرفیت باربرداری جرثقیل است. هرچه ردیوس جرثقیل بیشتر باشد، ظرفیت باربرداری جرثقیل کمتر می شود. این به این دلیل است که با افزایش ردیوس جرثقیل، نیروی کشش زنجیر یا کابل جرثقیل نیز افزایش می یابد و در نتیجه ظرفیت باربرداری جرثقیل کاهش می یابد.

ردیووس جرثقیل معمولا با واحد متر یا فوت اندازه گیری می شود و در هنگام انتخاب جرثقیل مناسب برای انجام یک کار، باید به ردیوس جرثقیل نیز توجه کرد زیرا اگر ردیوس جرثقیل مناسب نباشد، ممکن است جرثقیل قادر به باربرداری بار مورد نظر نباشد یا در حین باربرداری دچار مشکل شود. به عنوان مثال، اگر یک جرثقیل با ردیوس 10 متر برای باربرداری یک بار با وزن 10 تن استفاده شود، جرثقیل قادر به باربرداری بار مورد نظر خواهد بود. اما اگر همان جرثقیل برای باربرداری یک بار با وزن 20 تن استفاده شود، جرثقیل قادر به باربرداری بار مورد نظر نخواهد بود و ممکن است در حین باربرداری دچار مشکل شود.

در اینجا چند نکته برای انتخاب ردیوس مناسب برای جرثقیل آورده شده است:

  • اندازه بار مورد نظر را تعیین کنید.
  • فاصله بین محل بارگیری و محل تخلیه بار را تعیین کنید.
  • نوع جرثقیل مورد نظر را تعیین کنید.

با توجه به این عوامل، می توانید ردیوس مناسب برای جرثقیل را تعیین کنید.

پورتر بار در جرثقیل چیست؟

پورتر بار در جرثقیل، یک قطعه فلزی است که در انتهای بوم جرثقیل قرار دارد و برای قرار دادن بار بر روی آن استفاده می‌شود. پورتر بار معمولا از فولاد ساخته می‌شود و دارای یک سطح صاف و صیقلی است تا بار به راحتی بر روی آن قرار گیرد.

پورتر بار در انواع مختلفی وجود دارد که هر یک برای کاربرد خاصی طراحی شده‌اند. برای مثال، پورتر بارهای مخصوص بارهای سنگین، دارای ضخامت بیشتری هستند.

در هنگام استفاده از پورتر بار، باید نکات ایمنی زیر را رعایت کرد:

  • پورتر بار باید به صورت ایمن به بوم جرثقیل متصل شود.
  • بار باید به صورت ایمن بر روی پورتر بار قرار گیرد.
  • در هنگام بلند کردن بار، باید دقت شود که بار به طور یکنواخت بر روی پورتر بار توزیع شود.

پورتر بار یک قطعه مهم در جرثقیل است که نقش مهمی در ایمنی عملیات باربرداری دارد.

در اینجا برخی از انواع پورتر بار آورده شده است:

  • پورتر بار ساده: این نوع پورتر بار، ساده‌ترین نوع پورتر بار است و دارای یک سطح صاف و صیقلی است.
  • پورتر بار با حلقه: این نوع پورتر بار، دارای یک حلقه در مرکز خود است که برای اتصال سیم بکسل‌ها استفاده می‌شود.
  • پورتر بار با قلاب: این نوع پورتر بار، دارای یک قلاب در مرکز خود است که برای اتصال بار استفاده می‌شود.
  • پورتر بار با گیره: این نوع پورتر بار، دارای یک گیره در مرکز خود است که برای اتصال بار استفاده می‌شود.

انتخاب نوع پورتر بار مناسب، باید با توجه به نوع بار و شرایط عملیات باربرداری انجام شود.

نتیجه گیری

برای چگونگی محاسبه ظرفیت باربرداری جرثقیل، اولین نکته ای که باید به آن توجه کرد، داشتن اطلاعات کافی از نوع جرثقیل بار برداری است. زمانی که جرثقیل دارای نمودار بار خوبی باشد، محاسبه ظرفیت بار جرثقیل به خوبی انجام می گیرد.

در صورت شناسایی ابزار آلات، موفقیت در محاسبه ظرفیت بار جرثقیل بسیار زیاد است. کوچک ترین خطا در زمان محاسبه ظرفیت بار می تواند هزینه های زیادی را تولید کند.

برای تعیین دقیق ظرفیت بار برداری باید فرمول ریاضی آن را بدانیم. عناصری چون بوم جرثقیل، بالابر و زمین در محاسبه ظرفیت بار اهمیت بالایی را دارا می باشند. با اندازه گیری ابعاد مثلث فوق محاسبه دقیق وزن بار صورت می گیرد.

Ref:shahinsazeh

محاسبات جریان باد در زمان باربرداری

محاسبات جریان باد در زمان باربرداری

محاسبات میزان وزش و فشار باد در حین عملیات باربرداری و آموزش ایمنی جرثقیل تاثیر مستقیم در جلوگیری از وقوع حوادث دارد. چه بسیار پروژه‌هایی که به خاطر عدم انجام این محاسبات ساده به یک شکست تبدیل شده‌اند.سرعت وزش باد، مقدار بار و فشار وارد بر بار بلند شده توسط جرثقیل را مشخص می‌کند. برای محاسبه فشار دینامیک باد، مجذور سرعت وزش باد در عدد ۰٫۶۱۳ به عنوان ضریب، ضرب می‌شود.

فشار دینامیک باد از فرمول زیر به دست می‌آید:

q=KV
در این فرمول q همان فشار دینامیک،‌ K همان ضریب ۰٫۶۱۳ و V سرعت باد است.

سرعت مجاز باد برای کار با جرثقیل

  • بر اساس استاندارد ISO4302 ، حداکثر سرعت مجاز باد برای جرثقیل متحرک در حین عملیات باربرداری،۱۴m/s یا ۵۰km/h است.
  • بر اساس استاندارد AS1418.4، حداکثر سرعت مجاز باد برای جرثقیل های برجی (تاورکرین) در حین عملیات باربرداری، ۲۰m/s یا ۷۲km/h است.
  • بر اساس استاندارد ISIRI10058 استاندارد ملی ایران ،سرعت و فشار مجاز باد در عملیات لیفتینگ به شرح زیر می باشد.

نحوه محاسبه swl ( میزان بار مجاز جرثقیل)

معمولاً‌ برای به دست آوردن SWL از دو روش زیر استفاده می‌شود:

تمامی تجهیزات بالابری وبار برداری بایستی قبل از کار توسط بازرس فنی بررسی شوند تا مشخص شود که هر دستگاه یا قطعه حداکثر چه میزان بار ایمن را میتواند جابجا نماید .

معمولا برای بدست آوردن SWL ‌از دو روش زیر استفاده می نمایند .

۱-آزمون استاتیک: در این روش برای جرثقیل ،ابتدا یک بار با وزن مشخص که معمولا از قبل آماده شده و وزن آن نیز معین است توسط دستگاه بلند میشود و بازرس یک مدت مشخصی را معمولا۲۰ دقیقه ،دستگاه را زیر بار قرار میدهد وبا علامت زدن جکهای تعادلی با مارکر مخصوص در ابتدای کار ومقایسه آن در انتهای کارمقدار نشتی روغن از سیستم هیدرولیک یا سایر عیوب رامشخص می نماید.

۲-آزمون دینامیک :بازرس دستگاه جرثقیل را با یک وزنه مشخص در جهات گوناگون بالا ،پایین ،چپ ،راست گردشی و…آزمایش می کند وطبق جدول بار LOAD CHART میتوان مقدار بار مجاز در ارتفاع وزاویه های گوناگون رابدست آورد

گاهی اوقات بازرس از آزمون قدرت نیز استفاده مینماید به این ترتیب که وزنه های مشخص را بلند کرده ؛حداکثر ۱۰-۱۵ سانتی متر از زمین ،و پس از قبولی در مرحله قبل از وزنه سنگین تر در مرحله بعد استفاده میکند و این عمل تا جایی که بازرس تشخیص دهد خطری متوجه دستگاه وراننده نیست ادامه خواهد داشت.

آزمون SWL ‌برای تمامی تجهیزات بالابری شامل قلاب ،شگل ،وایر ،هوک و… نیز انجام میشود در پایان وپس از تست تمامی اجزای مکانیکی ،هیدرولیکی و …SWL برای دستگاه صادر میشود در این گواهینامه نام شرکت ،نام بازرس ،نحوه آزمون ،تاریخ آزمایش ،مدت اعتبار و…. درج میشود .از بکارگیری دستگاه جرثقیل وتجهیزات مربوطه فاقد SWL خودداری کنید .

تعیین وزن بار

در روش باربرداری به صورت معمولی، یک نفر بعنوان مسئول در نظر گرفته شده تا عملیات باربرداری را کنترل نماید. این فرد باید وسایل و ابزار کار و تجهیزات مناسب را انتخاب کرده و آنها را قبل از شروع باربرداری بازدید و کنترل نماید. هم چنین می بایست شرایط ناایمن را شناسایی کرده و در صورت بروز شرایط ناایمن کار را متوقف نماید. یکی از مهمترین وظایف این فرد تعیین وزن باری است که نیاز به جابجایی دارد. تعیین وزن بار پیش از عملیات باربرداری یکی از مهمترین عوامل پیشگیری از بروز حادثه در عملیات جابجایی بار است.

تعیین وزن بار از ۴ روش مختلف انجام می‌پذیرد:

  • مشاهده وزن بار که روی جعبه یا خود بار توسط سازنده نوشته شده است. در این روش حتما توجه داشته باشید که وزن نوشته شده، وزن خالص بار (وزن حقیقی بار بدون احتساب وزن بسته بندی) است یا وزن ناخالص ( وزن بار به همراه تجهیزات و متعلقات و بسته بندی).
  • مراجعه به اسناد و برگه های بار، که توسط سازنده ارائه می شود جهت بدست آوردن وزن بار.
  • تعیین وزن با کمک باسکول زمانی که بار روی کفی تریلی یا کامیون است.
  • بدست آوردن وزن بار بصورت تخمینی با استفاده از جداول وزنی مواد.

مقررات ایمنی سیم بکسل

  • از خم کردن کابل به طور معکوس خودداری شود.
  • نباید با سیم بکسل باری بیش از نسبت ۱.۵ برابرآستانه ی شکستنش برداشت.
  • روغنکاری و گریس‌کاری منظم کابل‌ها به منظور جلوگیری از زنگ‌زدگی و ساییدگی انجام پذیرد.
  • قرقره و صفحه‌ی گردنده باید تا حد ممکن بزرگ باشد.

برای مطالعه بیشتر ایمنی سیم بکسل را کلیک کنید.

تاندم لیفتینگ Tandem Lifting ( جابجایی بار با چند جرثقیل)

موارد ایمنی هنگام کار با دو جرثقیل یا به اصطلاح عملیات تاندم لیفتینگ به شرح زیر است:

  • کنترل کل عملیات توسط سرپرست متخصص.
  • بکارگیری ریگر باتجربه.
  • ارزیابی دقیق تمامی مراحل کار توسط سرپرست و اپراتور و ریگر.
  • مشخص شدن میزان دقیق باری که هر جرثقیل باید بلند کند.
  • استفاده از جرثقیل های مشابه تا حد امکان.
  • جرثقیل ها حتما می بایست مجهز به نشانگر وزن بار Load Indicator باشند.

محاسبه سهم بار هر جرثقیل

در روش جابجایی بار توسط چند جرثقیل محاسبه سهم بار هر جرثقیل بر اساس شرایط قرارگیری هر دستگاه و نوع و حجم بار و موارد متعدد دیگر، سهم بار هر جرثقیل در عملیات باربرداری با دو چرثقیل باید با تقریب نسبتاً خوبی محاسبه شود. برای انجام این محاسبات توجه به موارد زیر ضروری است:

  • حداقل ظرفیت لازم برای هر جرثقیل هنگام کار با دو جرثقیل ۲۰ درصد بیشتر از سهم محاسبه شده ی بار در نظر گرفته می‌شود.
  • حداقل ظرفیت لازم برای هر جرثقیل هنگام کار با سه جرثقیل ۳۳ درصد بیشتر ازسهم محاسبه شده ی بار در نظر گرفته می‌شود.
  • حداقل ظرفیت لازم برای هر جرثقیل هنگام کار با چهار جرثقیل ۵۰ درصد بیشتر از سهم محاسبه شده ی بار در نظر گرفته می‌شود.

محاسبه فشار وارده بر روی جک های تعادلی :

فشار وارده به جک تعادلی یکی از مهم ترین موارد و مباحث در بحث ایمنی جرثقیل می باشد که کارشناسان HSE باید به این مورد آگاه باشند و بتوانند جهت پیشگیری از حوادث این مورد را محاسبه کنند.

می دانیم که مطابق قانون سوم نیوتن هر نیروئی که به جسمی وارد می شود به همان اندازه و در خلاف جهت آن به جسم اول نیز نیرو وارد خواهد شد.

نیروئی که توسط جک تعادلی (ناشی از فشار وزن جرثقیل و وزن بار وارده) وارد می شود را می توان محاسبه کرد. بیشترین نیروی اعمال شده توسط هر جک به زمین در دو نقطه می باشد:

اول: نقطه واژگونی (هنگامی که جرثقیل نزدیک به مرحله ی واژگونی است)

دوم: هنگامی که بوم جرثقیل مستقیما در بالای آن جک قرار دارد. یعنی جرثقیل از لبه ی کناری در حال بلند کردن بار می باشد.

پیشنهاد ما: ایمنی اتاق راننده جرثقیل

در جدول زیر حداکثر فشار مجاز وارد به زمین با توجه به نوع زمین آمده است:

فشار وارده به جک تعادلی

بر اساس فرمول زیر می توان حداکثر فشار تقریبی جک های تعادلی بر زمین را به دست آورد:

فشار وارده به جک تعادلی

Ref:Astaco

مدارک  (NEBOSH) و (BCRSP)

مدارک (NEBOSH) و (BCRSP)

همکاری نبوش(NEBOSH) و برد متخصصان ایمنی مورد تائید کانادا(BCRSP)

برد متخصصان ایمنی مورد تائید کانادا (سابقا سازمان متخصصان ایمنی مورد تائید کانادا) یک سازمان غیرانتفاعی است که گواهینامه های آن طبق قوانین ایمنی و بهداشت کانادا، صادر می شود.

سابقه برد متخصصان ایمنی مورد تائید کانادا:

در 10 فوریه 1976 یک سازمان کانادایی جدید جهت تائید گواهینامه های ایمنی تحت عنوان متخصصان ایمنی مورد تائید کانادا طراحی شد. مدارک این سازمان دارای دو سطح CRST و CRSP می باشد. CRST مدرکی درسطح یک تکنسین در حوزه ایمنی و بهداشت است و CRSP گواهینامه تخصصی در حوزه ایمنی و بهداشت می باشد.

گواهینامه های CRSP (Canadian Registered Safety Professional) امروزه توسط جامعه مهندسین ایمنی کانادا (CSSE) و صنایع کانادا کاملا مورد تائید می باشند. بیشتر متخصصان حوزه ایمنی و بهداشت یک گواهی نامه CRSP جهت تائید صلاحیت خود در حوزه ایمنی شغلی نیاز دارند. هم چنین این مساله به BCRSP اجازه می دهد تا بالاترین استاندارد های حوزه ی ایمنی و بهداشت را رعایت کنند و مورد بازنگری قرار دهند. پروسه دریافت گواهینامه های CRSP نیازمند تائید صلاحیت فردی در زمینه ایمنی و بهداشت می باشد که شامل تحصیلات و تجربه مرتیط در این زمینه و قبولی در آزمون CRSP و نشان دادن اطلاعات به روز فردی در حوزه ایمنی و بهداشت می باشد.

گواهینامه صلاحیت CRST (تکنسین) در سال 2018 به عنوان مدرک ارتقادهنده مورد نیاز صنایع معرفی شد. دریافت صلاحیت CRST مستلزم دریافت صلاحیت فردی در زمینه ایمنی و بهداشت است که شامل تحصیلات و تجربه کاری در حوزه مذکور، قبولی در آزمون CRST و نشان دادن اطلاعات به روز در حوزه ایمنی و بهداشت می باشد. این دوره یک سطح ابتدایی تر نسبت به دوره CRSP است.

در تاریخ 7 سپتامبر 2018 ، BCRSP یک تفاهم نامه همکاری دوطرفه با NEBOSH امضا کرده است. در این تفاهم نامه، که در روز شروع کنفرانس ارتقا حرفه ای که توسط سازمان CSSE در سال 2018 برگزار شد، امضا شده است، دانشجویان NEBOSH می توانند در هر دو دوره BCRSP شرکت نمایند و بالعکس.

دارندگان دیپلمای بین المللی و ملی نبوش، در حال حاضر می توانند پس از قبولی در آزمون CRST، مدرک آن را اخذ نمایند (CRST تکنسین مورد تائید کانادا در حوزه ایمنی و بهداشت است).

افراد با تجربه کاری بالاتر و دیگر مدارک مرتبط نیز (گذراندن دوره دانشگاهی و یا تجربه کاری مرتبط مورد تائید) می توانند مدرک CRSP (گواهینامه متخصصین مورد تائید کانادا در حوزه ایمنی و بهداشت است).

اما فقط دارندگان مدرک CRSP می توانند دیپلمای نبوش را در حوزه ایمنی و بهداشت شغلی با قبولی در آزمون آن به دست بیاورند.

طبق نظر Kevin Dawson مدیر BCRSP، این تفاهم نامه یک گام مهم در شناساندن و قابل تبدیل بودن مدارک هر دو سازمان NEBOSH و BCRSP است.

همپنین Teresa Budworth مدیر اجرایی NEBOSH بیان نموده است که این تفاهم نامه این فرصت را به دانشجویان ما می دهد که همزمان دارای دو مدرک BCRSP و NEBOSH باشند که آنها را در چشم کارفرمایان جذاب می کند.

متن تفاهم نامه به شرح زیر است :

از آنجائیکه BCRSP خدمات مربوط به تائید صلاحیت فردی را در حوزه مدارک ایمنی و بهداشت در کانادا انجام می دهد و NEBOSH خدمات مشابه را در انگلستان انجام می دهد؛ و

از آنجائیکه پروسه ها و استاندارد های مورد استفاده BCRSP و NEBOSH تشابهات زیادی دارند؛ و

از آنجائیکه مقداری تفاوت در تحصیلات و تجارب مورد انتظار جهت متخصصان حوزه ایمنی و بهداشت در کانادا و انگلستان در ارتباط با مسائل فرهنگ کاری و نحوه تجارت و سیستم های قانونی وجود دارد؛

این تفاهم نامه فی مابین BCRSP و NEBOSH منعقد می گردد که افرادی که گواهینامه هر کدام از دوره ها (دریافت گواهینامه هر کدام از دوره ها که شامل گذراندن دوره و قبولی در آزمون مربوط به آن دوره می باشد) را دریافت کرده اند، علاوه براینکه می توانند گواهینامه دوره ای را که گذرانده اند، داشته باشند، می توانند بدون نیاز به گذراندن دوره دیگر، مدرک دیگر دوره را نیز بدون پرداخت هزینه و شهریه دوره، مطابق دستورالعمل زیر، دریافت نمایند.

دریافت گواهینامهCRST کانادا از سازمان BCRSP:

کسی که دیپلمای بین المللی و ملی نبوش را دارد، با گذراندن آزمون CRST و قبولی در آن آزمون می تواند گواهینامه CRST را دریافت نماید.

دریافت گواهینامهCRSP کانادا از سازمان BCRSP:

کسی که دیپلمای بین المللی و ملی نبوش را دارد و حداقل 30 واحد درسی مرتبط در دانشگاه گذرانده است و یا تجربه کاری در حوزه ایمنی و بهداشت طبق استانداردهای BCRSP را دارد، می تواند با قبولی در آزمون دورهBCRSP، مدرک BCRSP را نیز دریافت نماید.

دریافت دیپلمای ملی و بین المللی NEBOSH:

فردی که مدرک CRSP دارد و پیش نیازهای لازم دیپلمای نبوش را دریافت کرده است، فقط با گذراندن آزمون دیپلمای نبوش می تواند مدرک آن را دریافت نماید.

 COC و POC در پتروشیمی

واحد های جانبی در صنعت – واحد تصفیه

مواد ورودی به سایت تصفیه، پساب تولیدی از مجتمع های مختلف پتروشیمی می باشد. این پساب ها به دو دستة اصلی COC و POC تقسیم بندی می شوند. پساب COC ، پساب اصلی و پیوستة خروجی از مجتمع ها و پساب POC، پساب ناشی از آب باران و شستشوهای مقطعی مجتمع های تولیدی است. در ابتدای بارش باران به هر مجتمع پتروشیمی زمانی داده می شود تا 25 میلیمتر بارش اولیه، که احتمالاً آلوده به روغن های موجود بر روی دستگاه ها و سطوح محوطة مجتمع است را از طریق آبگیر با دبی جریان ثابت به ورودی POC بریزد، سپس آبگیرها در مدت زمان معینی، تخلیه شده و به سایت پساب فرستاده می شوند.

واحد تصفیه پساب

شرح کلی فرایند
مواد ورودی به سایت تصفیه، پساب تولیدی از مجتمع های مختلف پتروشیمی می باشد. این پساب ها به دو دستة اصلی COC و POC تقسیم بندی می شوند. پساب COC ، پساب اصلی و پیوستة خروجی از مجتمع ها و پساب POC، پساب ناشی از آب باران و شستشوهای مقطعی مجتمع های تولیدی است. در ابتدای بارش باران به هر مجتمع پتروشیمی زمانی داده می شود تا ۲۵ میلیمتر بارش اولیه، که احتمالاً آلوده به روغن های موجود بر روی دستگاه ها و سطوح محوطة مجتمع است را از طریق آبگیر با دبی جریان ثابت به ورودی POC بریزد، سپس آبگیرها در مدت زمان معینی، تخلیه شده و به سایت پساب فرستاده می شوند. هدف از طراحی این واحد، جداسازی مواد نامطلوب و زائد از پساب های صنعتی و پاکسازی آنها جهت استفادة مجدد از آب موجود در پساب و یا دورریز آن به دریا می باشد. در ابتدای این فرایند تصفیه، مواد ورودی بر اساس میزان آلودگی به دو بخش اصلی تقسیم می شوند. یک بخش، پساب صنعتی بسیار آلوده است که در تانک اضطراری ذخیره شده و در سکانس های معین به بخش زباله سوز منتقل می شود، باقیماندة مواد ورودی که قابلیت تصفیه شدن را دارند، وارد بار اسکیرین شده و در آنجا پس از جداسازی ذرات با قطر بیشتر از ۱۰ میلیمتر توسط یک آشغال گیر، با دبی ثابت وارد مرحلة جداسازی روغن از پساب می شوند. در این مرحله بر اساس نیروی ثقلی و اختلاف وزن، لجن و روغن از آب جدا شده و محصول این بخش پس از همگن سازی به مرحله لخته سازی می رود. در بخش لخته سازی در اثر افزودن مواد منعقد کننده لخته های ریزی تشکیل شده و این لخته های ریز در مرحله flocculation درشت تر می شوند. این لخته ها توسط هوای حل شده در آب، بر روی سطح مخزن آمده و از طریق اسکراپر یا زداینده از سطح آب جمع آوری می شوند. آب خروجی از این بخش در مخزن هوادهی تحت عملیات بیولوژیکی قرار می گیرد. در بخش بیولوژیکی، هوا به وسیلة دمنده به سیستم تزریق شده و در حضور باکتری های خاص، عملیات خالص سازی پساب صورت می گیرد. پس از این عملیات، در اثر مرور زمان، مقداری لجن به طور ثقلی در ته مخزن Clarifier ته نشین و جمع آوری شده و آب خروجی از بالای مخزن به فیلترهایی جهت زدودن توده های معلق فرستاده می شود. آب خروجی این فیلتر ها با آب ژاول، گند زدایی و نهایتاً در مخازنی جهت توزیع و استفاده در سیستم آب آتش نشانی، ذخیره سازی می شود. لجن های جمع آوری شده در تمام بخش های مختلف این پروسه به یک مخزن دایجستر لجن فرستاده شده و پس از آبگیری در یک مخزن بزرگ جهت مصارف کشاورزی ذخیره سازی می شود.

جداسازی فیزیکی – روغن گیری
اجزا تصفیه فیزیکی و روغن گیری، شامل مخزن اولیة ذخیره و توزیع پساب ورودی، حوضچه جمع آوری لجن، و مخزن جداکننده روغن می باشد. پساب COC، پس از توزیع بین حوضچه های جدا کننده روغن که اصطلاحاً API نامیده می شود، بر اساس تفاوت دانسیتة روغن و پساب، طی زمان ماند مشخص در این مخازن، به سه فاز تقسیم می شود. در این مخازن روغن به سطح پساب رفته و توسط تیغه های اسکیمر جمع آوری و به سمت چالة روغن بازیافتی جریان می یابد. این روغن پس از جداسازی نهایی از آب، به بخش زباله سوز منتقل خواهد شد. ذرات جامد در کف دستگاه جدا کننده بصورت یک لایة رسوب ته نشین شده و توسط یک زنجیر یا یک اسکرپر که در جهت عکس اسکیمر عمل می کند، در سکانس های معین تراشیده و بصورت لجن بسیار غلیظ توسط پمپهای مخصوص به بخش آبگیری، پمپ می شوند. در نتیجه پساب عاری از روغن و ذرات سنگین در وسط قرار گرفته و از مخزن خارج خواهد شد. در تکنولوژی های جدید و برای پساب POC جهت جدا سازی به جای سیستم API از سیستمی به نام parallel plate packing یا همان CPI استفاده می کنند. اساس کار این روش، اختلاف دانسیتة بین ذرات روغن و آب است. این سیستم شامل مجموعه ای از صفحات شیبدار موازیست که هر صفحه، سطح و زمان بیشتری را برای به هم پیوستن قطرات روغن و تشکیل ذرات کروی بزرگتر تأمین می نماید. در نتیجه راندمان جداسازی آب از روغن به نحو چشمگیری افزایش خواهد یافت. در این سیستم رسوبات از روی صفحات موازی شیبدار از طریق نیروی گرانش به سمت پایین حرکت کرده و در انتهای دستگاه جدا کننده جمع می شوند.

جداسازی فیزیکی – همگن سازی
اجزا بخش همگن سازی شامل حوضچه های متعادل سازی و حوضچه های خنثی سازی می باشند. از آنجایی که غلظت پساب ورودی در ساعت های مختلف، متفاوت است، لازم است در یک تانک متعادل کننده غلظت آن به تعادل برسد. این کار توسط یک همزن عمقی انجام شده و سپس عملیات تنظیم میزان PH در محدودة ۵/۶ تا ۵/۸ با کمک اسید فسفریک و محلول کاستیک سودا صورت می گیرد. پس از این مرحله پساب توسط یک همزن عمودی به طور کامل همگن شده و به بخش بعدی فرستاده می شود .

جداسازی شیمیایی – لخته سازی
اولین مرحله تصفیة فیزیکی – شیمیایی در تانک Coagulation یا همان تانک لخته ساز جهت حذف ناخالصی های معلق و کلوئیدی که رنگ و بوی نامطبوع آب ناشی از آنهاست، شروع میشود. در این تانک مجهز به همزن، بسته به میزان مورد نیاز لخته سازی، موادی مانند کلرید آهن، سولفات آهن، اکسید منیزیم، آلومینات سدیم و سیلیکات سدیم به سیستم اضافه می شود. این مواد، باعث خنثی شدن بار ذرات معلق، که عامل اصلی دافعه بین ذرات کلوئیدی است، شده، در نتیجه سبب چسبیدن ذرات به یکدیگر و انعقاد آنها میشوند. برای تکمیل عملیات، از منعقد کننده های کمکی استفاده می شود. با تزریق این مواد از قبیل پلی الکترولیتها، آهک هیدراته، گاز کلر یا کربنات سدیم به سیستم، یک پل شیمیایی میان لخته های حاصله ایجاد و این لخته ها به لخته های درشت تر تبدیل می شوند. در حین فرایند انعقاد، پساب توسط دو میکسر جهت اختلاط پساب، با مواد افزوده شده و ایجاد لخته های ریز، میکس خواهد شد. پس از این مرحله پساب، به مخزن Flocculation جهت درشت تر شدن لخته ها، و سپس به منظور جدا شدن آنها به بخش شناور سازی، فرستاده می شود. در این تانک نیز، مواد منعقد کننده به سیستم افزوده شده و برای شکل گیری لخته های درشت، از همزن با پره های کوچک و سرعت کم استفاده می شود.

شناور سازی
فرآیند شناورسازی از چهار بخش اساسی تولید حباب در پساب روغنی، برخورد بین حبابهای گاز و قطرات روغن شناور در آب، چسبیدن ذرات روغن به حبابهای گاز و صعود مخلوط هوا و روغن به سطح آب، تشکیل می شود. هوای فشردة خروجی از یک کمپرسور با پسابی که از مرحله بعدی فرایند خالص سازی پساب با دبی خیلی کم بر می گردد، در یک وسل، که با رینگ های استوانه ای از جنس پلاستیک جهت افزایش راندمان انتقال جرم پر شده، تحت فشار در حدود ۶ بار مخلوط شده و از کف، وارد مخزن شناور سازی می شود. این جریان در زمان ورود به مخزن به فشار اتمسفریک رسیده و هوا از منافذ استوانة وسط این مخزن آزاد می شود. بنابر این ذرات معلق ، جذب این حباب ها شده و به علت سبک شدن، به سطح مخزن خواهند آمد. در این مرحله مواد روغنی و ذرات معلق سبک شناور، در سطح پساب جمع شده و با چرخش تیغه اسکراپر، لجن های سبک معلق، جمع آوری و از طریق کانال وارد چاله جمع آوری سرباره می شوند. لجن های درشت تر نیز که در انتهای مخزن جمع شده اند توسط یک پمپ مکشی تخلیه شده و به بخش آبگیری لجن روغنی فرستاده می شوند. پساب میانی که محصول اصلی این مرحله از تصفیه خواهد بود، به مخزنی دیگر منتقل، و با افزودن اوره و اسید فسفریک به آن ، برای عملیات بیولوژیکی آماده می شود .

عملیات های بیولوژیکی
پساب ورودی به بخش عملیات بیولوژیکی پس از اختلاط اولیه در یک تانک اختلاط، در یک مخزن روباز ذخیره سازی می شود. در این مخزن میکرو اورگانیسم هایی نظیر باکتری ها و قارچ های میکروسکوپی، مواد آلی از قبیل کربوهیدرات ها، پروتئین ها، چربی ها را تجزیه و از پساب حذف می نمایند. میکرو اورگانیسم ها مواد آلی محلول و کلوئیدی را به دی اکسید کربن یا متان، که به آسانی از آب جدا می شوند، تبدیل می کنند. باکتری ها جهت تغذیه به موادی نظیر اکسیژن، نیتروژن، فسفر و کربن نیاز دارند. جهت تامین اکسیژن مورد نیاز باکتری ها از ۲ روش متداول استفاده می شود. در روش اول آب و هوا از کف مخزن به سمت بالا پمپاژ شده و پس از سرریز شدن مجدد به مخزن، میزان اکسیژن موجود در مخزن را افزایش خواهد یافت. در روش دوم کمپرسورهایی از کف مخزن به صورت یکنواخت هوا را تزریق نموده و میزان اکسیژن موجود در پساب را تا ۵ میلیگرم در لیتر افزایش می دهند. این عملیات هوادهی علاوه بر تامین اکسیژن باکتریها، عمل مخلوط کردن پساب و جلوگیری از فعالیت باکتریهای بی هوازی را نیز انجام خواهد داد. جهت تامین نیتروژن و فسفر مورد نیاز باکتری ها، در سکانس های معینی مقداری اوره و اسید فسفریک به این مخازن تزریق می شود. کربن نیز از طریق تجزیه هیدروکربن های موجود در پساب تامین می شود .

عملیات رسوب دهی
عملیات ته نشینی در مخزنی به نام Clarifier یا زلال ساز صورت می گیرد. در این بخش پساب تحت جاذبة ثقلی از توزیع کنندة مرکزی مخزن، وارد می شود. پس از گذشت چندین ساعت زمان ماند، لجن فعال سنگین در انتهای مخزن ته نشین شده و چربی های باقیمانده بر روی سطح، شناور می شوند. این مخزن به صورت استوانه ای عمودی که در انتها به شکل مخروط و شیب دار است، می باشد. به وسیله این شیب و یا پاروهای تعبیه شده در کف مخزن، لجن ها به مرکز مخزن، سرازیر شده و سپس لجن کف تانک به بخش آبگیری منتقل می شود. لجن های شناور روی سطح آب نیز با استفاده از پاروی دیگری که در سطح پساب حرکت می کند، جمع می شود. پساب زلال تصفیه شده از Clarifier نیز از دیواره های اطراف آن به کانال کوچکی، سرریز می کند. اصولاً در فصل های گرم سال جهت از بین بردن بوی بد پساب، بین ۱۵ تا ۲۰ میلی گرم بر لیتر، پودر کربن فعال به صورت محلول در این مخزن اسپری می شود. این پودر می تواند بیشتر گازهای حل شده و مواد آلی تولید کنندة بو در آب را جذب کرده و باعث جلوگیری از انتشار گازهای مسموم کننده شود.

عملیات فیلتراسیون – فیلتر های کربن اکتیو و شنی
در بخش فیلتراسیون معمولاً از فیلترهای شنی و یا از فیلتر های dual-sand که در قسمت بالا، بستر کربن فعال و در قسمت پایین آن بستر شنی وجود دارد، استفاده می شود. در این مرحله توسط این فیلتر ها ذرات معلق باقی مانده در پساب گرفته شده و سپس میزان COD یا همان مواد آلی موجود در پساب، میزان فنول، میزان روغن و PH پساب، تست، و پس از اطمینان از صحیح بودن مقادیر آنها این پساب به واحد کلر زنی جهت عملیات ضد عفونی فرستاده می شود. در این فیلتر ها پساب از بالا وارد شده ، ابتدا از بستر کربن و سپس از بستر شنی برای جداشدن ذرات معلق ریزتر عبور میکند و پس از از انتهای فیلتر به سمت بالا حرکت کرده و خارج می شود. جهت شستشوی معکوس فیلترها از پمپ های سانتریفوژ استفاده می‌شود که آب را از تانک ذخیره آب تصفیه گرفته و در جهت عکس کارکرد نرمال فیلترها پمپاژ می‌کنند. این آب به قسمت پیش تصفیه برگشت داده می‌شود.جهت انجام بهتر عمل شستشوی معکوس می‌توان به همراه آب از هوا نیز استفاده کرد. هوای مورد نیاز جهت این کار توسط دو دمنده ( کمپرسور یا Blower ) که در کنار فیلترها قرار دارند تأمین می‌شود. این فیلترها به طور متوالی توسط آب خروجی از واحد کلرزنی با فشار زیاد شسته شده و پس از اطمینان از عملکرد بهینه، مجدداً در سرویس قرار می گیرند .

عملیات فیلتراسیون – آب گیری از لجن

واحد آبگیری لجن:
این بخش شامل مخزن دایجستر، مخزن تغلیظ لجن، پمپ های سانتریفوژی و تانک لجنهای روغنی می باشد. لجن خروجی از انتهای clarifier که تحت عملیات بیولوژیکی قرار گرفته و لجنی فعال است، پس از وارد شدن به این بخش، به مخزن دایجستر وارد می شود. جهت پایین آوردن عمر لجن و استفاده از باکتریهای جوان و کارآمد در تصفیه میکروبیولوژیکی پساب و خارج نمودن باکتریهای پیر ،فرسوده و مرده از سیستم، لازم است در بعضی مواقع از طول روز با توجه به میزان ته نشینی و همچنین نتایج آزمایشها و تستهای مختلف از سیستم، باکتریها از خروجی پمپ هایی که لجن را از حوضچه هوادهی انتقال می دهند، به مخزن دایجستر یا همان هاضم لجن ، ارسال می شود و چون در این مخزن مواد غذایی باکتری ها تزریق نمی شود با کتری ها یکدیگر را خورده و از بین می روند و بدین صورت با خارج شدن این باکتریها از سیستم ، باکتریهای جوان وارد فرآیند تصفیه در مخزن هوادهی شده و تصفیه میکروبیولوژیکی به بهترین نحو صورت می گیرد.
در این مخزن، برای مخلوط کردن لجن قسمت های مختلف و هوادهی پساب از یک پمپ، دیپ پایپ و سرریز آب استفاده می شود.همچنین برای هوادهی می توان از دمنده ها در کف مخزن استفاده کرد که راندمان بالاتری دارد. جهت کاهش حجم، وارد تانک تغلیظ لجن که مجهز به پارویی به اندازه قطر مخزن است، می شوند. حرکت دورانی پارو باعث تغلیظ لجن در کف مخزن شده و طی زمان ماند آب از لجن جدا و از یک کانال سرریز می کند. سپس لجن از انتهای این مخزن خارج و پس از افزودن پلی الکترولیت به آن وارد belt فیلتر میشود. که در آن ابتدا از طریق نیروی گرانش آب از لجن جدا شده سپس لجن بین بستر پارچه ای متخلخل از میان تعدادی غلطک حرکت میکند. فشار و نیروهای برشی آب اضافی لجن را جدا می کند. لجن خشک شده به صورت کیک در فیلتر می ماند و توسط تیغه های اسکرپر جدا می شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر در مورد فرایند آبگیری از لجن می توانید به فایل متن کامل واحد تصفیه مراجعه نمایید.

واحد زباله سوز

شرح فرایند
در هر مجتمع صنعتی در حین انجام یک فرآیند، زباله هایی ایجاد می شوند که به دلایل زیست محیطی این زباله ها به واحد زباله سوز فرستاده خواهند شد. به طور خلاصه می توان زباله های صنعتی را به جامدات و مایعاتی که باید سوزانده شوند و جامداتی که عملیاتی غیر از سوزاندن باید روی آنها صورت گیرد، تقسیم بندی نمود. یکی از مهمترین کارهایی که روی زباله های صنعتی قبل از سوزاندن باید انجام گیرد، آنالیز آنها است. در یک واحد تصفیة صنعتی نوع واحد زباله سوز و نوع کوره، بنابر نوع زباله تعیین می شود. قبل از سوزاندن زباله ها، مکانی در سایت زباله سوز جهت آنالیز، دسته بندی و ذخیره سازی زباله ها پیش بینی شده است. اصطلاحاً به این مکان Transfer and sorting center یا همان TSC گفته می شود. یکی از پارامتر های مهم در واحد های زباله سوز طراحی سیستم انتقال زباله های صنعتی از واحد های مختلف به قسمت TSC می باشد. به طور کلی ضایعات جامد صنعتی در بشکه های فلزی یا پلاستیکی با کامیون به قسمت TSC حمل می شوند. در مسافت های کوتاه این انتقال از طریق تسمه نقاله انجام می گیرد. در مورد ضایعات مایع صنعتی، این انتقال به مقدار مایعی که قرار است منتقل شود، بستگی دارد. اگر مقدار زبالة مایع صنعتی کم باشد، انتقال از طریق بشکه های نگه دارنده و همانند زباله های جامد انجام می شود. اگر مقدار زباله مایع صنعتی زیاد باشد، در داخل واحد تولید کننده زباله، ذخیره سازی شده و سپس به تانک های ذخیره واحد اصلی پمپ می شود. مایعاتی که گرمای ویژه و شرایط فشاری خاصی دارند، توسط لوله های مخصوص در سکانس های معین، به مخازن بزرگ ذخیره درون واحد زباله سوز منتقل می شوند. یک واحد زباله سوز در سه بخش کلی تانک های ذخیره با حجم های بالا یا همان مخازن نگه دارنده، بخش سوزاندن پساب ها در کوره ثابت و بخش سوزاندن پساب ها در کوره متحرک یا دوار تقسیم بندی می شود. ظرفیت واحد زباله سوز باید به نحوی طراحی شود که واحدهایی که در آینده شروع به کار می کنند را نیز پوشش دهد. بنابراین عمدتاً به علت افزایش تعداد واحد ها و اهمیت دفع زباله و ضایعات، از سیستم های موازی در واحد زباله سوز استفاده می شود. استفاده از روش طراحی موازی کوره های با حجم یکسان، علاوه بر افزایش ظرفیت اسمی واحد، باعث می شود که در صورت خراب شدن یکی از کوره ها، کوره های دیگر بلافاصله در سرویس قرار گیرند.

سوزاندن جامدات
پس از انتقال ضایعات جامد صنعتی مانند پلیمرهای آمورف، کاتالیست های غیر فعال ، هیدروکربن های سبک و سنگین و فایبر گلاس به بخش جامد سوز، این جامدات توسط یک دستگاه خرد کننده به قطعات کوچکتر تبدیل و پس از ذخیره سازی، توسط یک چنگک به داخل کوره دوار ریخته می شوند. حرکت دورانی در این کوره باعث حرکت جامدات مذاب به صورت تدریجی به سمت انتهای کوره خواهد شد. خاکستر های باقیمانده در انتهای کوره به روی یک تسمه نقاله ریخته شده و در بشکه هایی ذخیره و سپس در زیر زمین دفع می شوند. گاز خروجی از کوره ها وارد یک Quencher شده و توسط آب شسته می شود. این عملیات ضمن حذف گرد و غبار از گاز، دمای گاز سوختی را نیز کاهش می دهد. از آنجایی که گازهای حاصل از سوختن هیدروکربنهای سبک و سنگین در محدوده اسیدی قرار دارند، آب درون Quencher در حین تبادل جرمی با گازهای خروجی از کوره از حالت خنثی خارج خواهد شد. برای ثابت نگه داشتن این آب در محدودة خنثی، از محلول کاستیک سودا در این فرایند استفاده می شود. گاز خروجی از این مرحله توسط یک فن، مکش شده و پس از پیش گرم شدن، وارد یک راکتور کاتالیستی حذف ناکس، در حضور کاتالیست پنتا اکسید وانادیم می شود، این کاتالیست، ناکس گاز را گرفته و گاز خروجی فاقد ذرات معلق و آلودگی، توسط Stack کوره وارد محیط می شود.

سوزاندن مایعات
در بخش سوختن مایعات، از آنجایی که ویسکوزیته مایعات صنعتی از قبیلoil water وTar water، اجازه پاشش این مایعات را به درون کوره می دهند، از کوره های ثابت یا همان Static Kiln استفاده می شود. در این بخش پس از انتقال مایعات از قسمت تانک های ذخیره به قسمت مایع سوز، این مایعات در کوره سوخته شده و همانند بخش جامدات، خاکسترهای حاصل در زیر کوره، توسط یک تسمه نقاله به داخل بشکه هایی حمل و در زیر زمین دفع می شوند. گازهای حاصل از احتراق در این کوره ها نیز توسط آب در داخل Quencher خنک شده و سپس به داخل مجموعه فیلترها وارد می شود. عمدتاً فیلترهای استفاده شده در این واحد از نوع فیلترهای کیسه ای یا bag filter می باشند. در این مرحله پس از جداسازی گرد و غبار و گاز های آلاینده، گاز خروجی از این فیلترها توسط stack کوره به محیط ونت خواهد شد.

REF:NPC